زبانحال حضرت سیدالشهدا در شهادت علی اکبر علیهم السلام
آمـدم من ز حـرم لحـظۀ پـرپـر زدنت شاخهای نیست که نشکسته میان چمنت گردنت را بکـشم تا نفـسی تـازه کـنی صبر کن پاک کنم لختۀ خون از دهنت ارباً اربا شدهای پیـش نگـاهـم چه کنم گـل لـیـلا شده درهـم زره تو به تـنـت جگرم پاره شده یک کلمه حرف بزن دلـم آرام بـگـیـرد شـنـوم گـر سخـنـت بین علمدار و علم را که علم بر دوش است کـمـکـم کرد کـنـم بین عـبـایـم کـفـنـت حُرمت معجر زینب کمرم راست نمود مُـرده بـودم به خـدا ورنه کـنار بـدنت |